تخت جمشید، پُر بازدید کننده ترین بنای ایرانی، مجموعه ای از کاخ های بسیار با شکوه و نام محلیِ پایتخت داریوش بزرگ است که از لحاظ وسعت، عظمت و شکوه، مهم ترین مجموعه باستانی هخامنشی در ایران است. تخت جمشید، پایتخت اولین امپراطوری جهان، یعنی هخامنشیان در ایران است که ایرانیان، پارسه و یونانیان و به تبع آن ها، اروپاییان، گاهی آن را «پرسه پلیس»، «پرسَپُلیس» یا «پرسپولیس» می خوانند، زیرا این کاخ های عظیم سلطنتی، در کنار شهر پارسه یا پرسپولیس ساخته شده است، اما نام تاریخی آن که در کتیبه های کاخ ها ثبت شده، پارسَه به معنای شهر مردمان پارسی است. کار ساخت پارسه، در زمان داریوش بزرگ آغاز شد و به وسیله دیگر شاهان هخامنشی-خشایارشا و اردشیر اول-کامل شد و اتمام آن، حدود ۱۲۰ سال به طول انجامید و به مدتِ حدودِ ۲۰۰ سال آباد بوده است. تخت جمشید، تماماً از سنگ ساخته شده است و وسعت کامل کاخ های آن، ۱۲۵ هزار متر مربع است. دشت تخت جمشید که شامل ۳۹ قرارگاه مسکونی بوده، در دوره هخامنشیان، ۴۳۶۰۰ نفر جمعیت داشته است. یکی از هنرهای معماری در تخت جمشید، این است که نسبت ارتفاعِ سَر دَرها به عرضِ آن ها و همین طور نسبت ارتفاعِ ستون ها به فاصله بین دو ستون، نسبت طلایی است که نشانگر هنر ایرانیان باستان در معماری می باشد. برای روی هم گذاشتن سنگ ها، ملاطی به کار برده نمی شده، بلکه دو سطح بَر هم چسبیده را چنان می تراشیده اند که صاف می شده و به خوبی روی یک دیگر سوار می گشته اند، فقط قسمت میانی دو سطح را، زبره تراش باقی می گذارده اند تا هر دو سطح خوب به هم بچسبند. عمل پیوستن به چند راه انجام می گرفت، یکی، قفل و جفت بود که قسمتی از یک تخته سنگ را بَرجسته ساخته و به همان نسبت یک گودی در تخته سنگ دیگر می کندند و دو سنگ را به هم می چسباندند، اما راهی که بیش تر مورد استفاده قرار می گرفت، این بود که در دو سنگ مجاور، دو گودی همانند و مرتبط می کندند و آن ها را با میله آهنی به هم بسته و روی آن سرب مذاب ریخته و صیقل می دادند، این بست ها، بصورت دم چلچله ای، استوانه، قلمی و سَرتبری ساخته می شدند. در اواخر سال ۱۳۱۲ ه.خ، بر اثر خاک برداری در گوشه شمالِ غربی صفه تخت جمشید، حدود چهل هزار لوحه گِلی به شکل مهرهای نماز بدست آمد که این الواح عیلامی، اسناد ساخت قصرهای تخت جمشید است و هر کدام از این الواح، سند هزینه یک یا چند نفر کارگر است. بر اساس خشت نوشته های کشف شده در تخت جمشید، در ساخت این بنای با شکوه، معماران، هنرمندان، استاد کاران، کارگران، زنان و مردان بی شماری شرکت داشتند که علاوه بر دریافت حقوق، از مزایای بیمه کارگری نیز استفاده می کردند. معماری تخت جمشید، به دلیل استفاده از ستون های چوبی، مورد توجه قرار گرفته است. مجموعه تخت جمشید، شامل هفت کاخ (تالار)، نقوش بَرجسته، پلکان ها، ستون ها و دو آرامگاه سنگی است. صدها سال پس از حمله اسکندر و اعراب و در زمانی که یاد و خاطره پادشاهان هخامنشی فراموش شده بود، مردمی که از نزدیکی خرابه های پارسه عبور می کردند، تصاویر حکاکی شده تخت شاهی را می دیدند که روی دست مردم بلند شده است و از آن جا که نمی توانستند خط میخی کتیبه های حک شده روی سنگ ها را بخوانند، می پنداشتند که این، همان اورنگ جمشید است که فردوسی در شاهنامه خود از آن یاد کرده است. به همین خاطر، نام این مکان را تخت جمشید نهادند. بعدها که باستان شناسان توانستند خط میخی کتیبه را ترجمه کنند، متوجه شدند که نام اصلی آن، پارسه بوده است. در سنگ نگاره های تخت جمشید، هیچ کس را نمی توان در حالت خضوع یا سَر افکنده دید و همه ملل، از مادها تا هندی ها، تونسی ها، آفریقایی ها و یونانیان، همه بصورت شخصیت مستقل و متکی به خود نقش شده اند. در سنگ نگاره های تخت جمشید، فاصله هر ملت، بوسیله یک درخت سرو که درخت مقدس می باشد، جدا شده است. درجه بندی نمایندگان ملل، بر پایه فرهنگ و سابقه یا دوری و نزدیکی آن ها است، مانند مادها، ایلامی ها، خوزی ها، بابلی ها، آشوریان. راهنمای ملل، پارسی و مادی و یا ایلامی است که دست در دست ملل دیگر، جهت راهنمایی مهمانان مشخص شده است و مردم همه ملل، آزاد بودند تا از لباس، فرهنگ و زبان خود استفاده نمایند؛ در صف نمایندگان و دَر کلِ تخت جمشید، هیچ کَس سوار بر اسب نیست و هیچ گونه سعی در برتر نشان دادن یا تفاخر پارسی ها نسبت به ملل دیگر را نمی توان دید. نمایندگان ملل، دست هایشان را به نشانه دوستی به طرف همدیگر دراز کرده اند. داشتن عصا، نشان از مقام و درجه عالی است، کلاهِ شیاردار بلند، نشانه مقام ارتشی و کلاهِ بلند ساده، نشانه از بزرگی و کلاهِ استوانه کوتاه، نشانه از کارمند درباری و گارد سلطنتی و خدمت گزاران می باشد. این اثر، در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۱۰، با شماره ثبت ۲۰، به عنوان یکی از آثار ملی ایران، و در سال ۱۹۷۹، با شماره ثبت ١١۴، در میراث جهانی یونسکو، به ثبت رسیده است.
بَرجسته ترین بخش مجموعه پاسارگاد، بنای آرامگاه کوروش بزرگ است که پیش تر مشهور به مشهد مادر سلیمان بود و چون گوهری در میان دشت خود نمایی می کند. این آرامگاه، نزدیکِ ۵۳۰ تا ۵۴۰ پیش از میلاد، از سنگ آهکی به رنگ سفید ساخته شده است. بنای آرامگاه، میان باغ های سلطنتی قرار داشته و از سنگ های بزرگ که طول پاره ای از آن ها به هفت متر می رسد، ساخته شده است. این بنا، در عین سادگی، بسیار زیبا و چشم گیر است و در زمان حیات کوروش بزرگ، به دستور وی ساخته شده است. بنای آرامگاه، با تکنیک و مهندسی دقیق اجرا شده است. مساحت آرامگاه، ۱۵۶ متر مربع و ارتفاع آن، نزدیک به ۱۱ متر است. مهندسان و سنگ تراشان هخامنشی، با دقت و شیوه ای خاص، سنگ ها را روی هم قرار داده، به گونه ای که از هیچ نوع ملاطی در ساخت آرامگاه استفاده نشده و تنها از بست های فلزی (آهن و سرب)، معروف به بست دم چلچله ای، جهت وصل کردن بلوک های سنگی به یکدیگر استفاده شده است که بعدها آن ها را کنده و برده اند و اکنون جایشان بصورت حفره هایی دیده می شود که بیش ترشان را بازسازی کرده اند. آرامگاه، در هفت طبقه اجرا شده که بَر گرفته از عدد مقدس هفت در میان ایرانیان است. ساختار کلی آرامگاه از دو قسمت تشکیل شده است؛ قسمت نخست بصورت سکویی شش پله ای، پایه و اساس بنا می باشد که ریشه در بناهای آیینی همانند معبد ایلامی چغازنبیل دارد. قسمت دوم که بصورت اتاقکی با سقف شیب دار روی قسمت نخست اجرا شده و یادآور سنت های معماری مهاجران آریایی است. ابعاد اتاقکِ آرامگاه، ۱۷/۳ متر در ۱۱/۲ متر، به ارتفاعِ ۱۰/۲ است. این اتاقک، در واقع محل نگهداری کالبد کوروش بوده که پس از مرگ، پیکرش را دورن تابوتی زرین به همراه وسایل شخصی از جمله ردا و جنگ افزارش، در اتاقک آرامگاه قرار داده اند. آرامگاه کوروش، در همه دوره ها، مقدس و محترم بوده است. پادشاهان هخامنشی، مراسم تاج گذاری خود را در این مکان انجام می داده اند. این تقدس، پس از دوره هخامنشی و با از یاد بردن نام و جایگاه پاسارگاد، کم رنگ شد تا این که در دوره اسلامی، به گونه ای دیگر، احترام و تقدس خود را بازیافت. در دوره اسلامی، به دلیل این که اسناد و مدارکی از هؤیت اصلی آرامگاه وجود نداشت، این بنا را به آرامگاه مادر سلیمان نسبت دادند. مردم بر اساس اعتقادات خود، ساختن بناهای بزرگ سنگی همانند آرامگاه کوروش را خارج از قوه بشری می دانسته و ساخت آن ها را به سلیمان که دیوان را برای کارهای دشوار در خدمت داشته است، نسبت می داده اند. به همین جهت، آرامگاه کوروش را هم از بناهای آن می شمردند و آن را به مادر او نسبت داده و «مشهد مادر سلیمان» می خواندند. از سال ۱۸۲۰ م، با کشف و خوانده شدن خطوط میخی و مطالعه اسناد و مدارک، هؤیت اصلی بنا به عنوان آرامگاه کوروش بزرگ مشخص گردید. این اثر، در تاریخ ۲۴ شهریور ۱۳۱۰، با شماره ثبت ۱۹، به عنوان یکی از آثار ملی ایران و در سال ۲۰۰۴ م، به عنوان زیر مجموعه پاسارگاد، تحت شماره ۱۱۰۶، در میراث جهانی یونسکو به ثبت رسیده است.
حافظیه، آرامگاه شاعر بزرگی پارسی سخن، خواجه شمس الدین محمد بن بهاء الدین حافظ شیرازی، شاعر بزرگ سده هشتم هجری قمری ایران و یکی از سخن وران نامی جهان است. وی، متخلص به حافظ و ملقب به لسان الغیب و ترجمان الاسرار است که از مهم ترین تأثیر گذاران بر شاعران پس از خود شناخته می شود. آرامگاه حافظ، در یکی از قبرستان های معروف شیراز به نام خاک مصلی قرار دارد. مساحت آن، ۱۹۱۱۶ متر مربع می باشد و به دلیل جای دادن آرامگاه حافظ شیرازی در خود، به این نام مشهور شده است. تالار حافظیه، از آثار دوره زندیان است که ۵۶ متر طول و ۸ متر عرض داشته و از ۲۰ ستون سنگی هر کدام به ارتفاعِ ۵ متر تشکیل شده است. این تالار پیش تر، شاملِ ۴ ستون و ۴ اتاق بوده که بعدها، اتاق ها از محدوده آن حذف گردیده است. در سمت شرق و غرب تالار، ۲ اتاق وجود دارد. شیوه معماری این تالار، مربوط به دوره های هخامنشیان و زندیان است. در سال ۸۵۶ ه.ق، شمس الدین محمد یغمایی-وزیر میرزا ابوالقاسم بابر گورکانی، حاکم فارس-برای اولین بار، عمارتی گنبدی شکل را بر فراز مقبره حافظ بنا کرد و در جلوی این عمارت، حوض بزرگی ساخت که از آبِ رکن آباد پُر می شد. در دوره زندیه، کریم خان زند، بر مقبره حافظ بارگاهی به سبک بناهای خود ساخت و بر تربتش، سنگی مرمرین نهاد که امروز نیز باقی است. پس از عمارتی که کریم خان زند، بر مقبره حافظ ساخت، در طول ۱۶۰ سال، تعمیرات متعددی به وسیله اشخاص خیر خواه انجام گرفت تا آن که در سالِ ۱۳۱۴ ه.خ، سرهنگ علی ریاضی-رئیس فرهنگ فارس-با همیاری علی اصغر حکمت و نظارت علی سامی و با طراحی آندره گدار فرانسوی و با الهام گیری از عناصر معماری عهد کریم خان زند، به بازسازی بنای حافظیه اقدام نمودند. سنگ مزار حافظ، به ارتفاع یک متر از سطح زمین قرار گرفته و به وسیله پنج ردیف پلکان مدور احاطه شده است. بر فراز بارگاهش، گنبدی مسی به شکل کلاه دراویش (ترک ترک) بر روی هشت ستون به ارتفاع ده متر بنا شده است و از درون، با کاشی های هفت رنگ معرق کاشی کاری شده است. همچنین در سقف آرامگاه، هشت بیت از غزل حافظ بر روی سنگ های یک پارچه با خط ثلث نگاشته شده است. عدد ۸، نماد سده هشتم و هشت درب بهشت است. حافظیه، شامل بخش های دیگری همچون کتابخانه حافظیه، رواق چهار ستونه کریم خان زند و آرامگاه قوام که در زیر رواق چهار ستون آب انبار حافظیه قرار گرفته است نیز می باشد. هر ساله در تاریخ ۲۰ مهر ماه، مراسم بزرگداشت حافظ، در محل آرامگاه او و با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی برگزار می شود. در ایران، این روز را روز بزرگداشت حافظ نامیده اند.
سعدیه، آرامگاه ابو محمد مُصلح بن عبدالله، نامور به سعدی شیرازی و مشرف الدین، شاعر و نویسنده پارسی گوی ایرانی است. آوازه او، بیش تر به خاطر نظم و نثر آهنگین، گیرا و قوی او است. جایگاهش نزد اهل ادب تا بدان جا است که به وی، لقب استاد سخن و شیخ اجل داده اند. آثار معروفش، کتاب گلستان در نثر و بوستان در بحر متقارب و نیز غزلیات وی است. این مکان، در ابتدا خانقاه سعدی بوده که وی، اواخر عمرش را در آن جا می گذرانده و سپس در همان جا دفن شده است. برای اولین بار، در قرن هفتم هجری قمری، توسط خواجه شمس الدین محمد-صاحبِ دیوانِ وزیرِ معروف آباقا خان-مقبره ای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. در سال ۹۹۸ ه.ق، به حکم یعقوب ذوالقدر-حکم ران فارس-خانقاه شیخ ویران گردید و اثری از آن باقی نماند. در سال ۱۱۸۷ ه.ق، به دستور کریم خان زند، بنایی معروف به عمارتی ملوکانه از گچ و آجر، بر بالای مزار سعدی بنا گردید. بنایی که در زمان کریم خان ساخته شده بود، تا سال ۱۳۲۷ ه.خ بَر پا بود، اما در سال ۱۳۲۹ ه.خ، به کوشش علی اصغر حکمت و توسط انجمن آثار ملی ایران، بنای کنونی به جای ساختمان قدیمی ساخته شد و مراسم افتتاح رسمی آن در اردیبهشت ۱۳۳۱ ه.خ برگزار گردید. این بنا، با اقتباس از کاخ چهل ستون و تلفیقی از معماری قدیم و جدید ایرانی، توسط محسن فروغی ساخته شد. ساختمان، به سبک ایرانی با ۸ ستون است. بنای آرامگاه از بیرون، به شکل مکعبی است اما در داخل، هشت ضلعی با دیوارهایی از جنس مرمر و گنبدی لاجوردی می باشد. ساختمان جدید آرامگاه، محوطه ای در حدود ۱۰۳۹۵ متر مربع دارد که در حدود ۲۵۷ متر مربع، زیر بنای اصلی آرامگاه می باشد. ساختمان اصلی آرامگاه، شامل دو ایوان عمود بر هم می باشد که قبر شیخ، در زاویه این دو ایوان قرار گرفته است. سنگ قبر، در وسط عمارتی هشت ضلعی قرار دارد و سقف آن، با کاشی های فیروزه ای رنگ تزیین شده است. این اثر، در تاریخ ۱۸ آذر ۱۳۵۴، با شماره ثبت ۱۰۱۰، به عنوان یکی از آثار ملی ایران، به ثبت رسیده است.
این ارگ، در دوره سلطنت سلسله زندیه ساخته شده است و پس از این که کریم خان زند، شیراز را به عنوان پایتخت خود و این مکان را به عنوان مکان زندگی خود انتخاب کرد، به ارگ کریم خان معروف شد. در زمان سلطنت سلسله پهلوی، از ارگ به عنوان زندان استفاده شد که آسیب هایی به آن وارد شده است. در سال ۱۳۵۰ ه.خ، این ارگ، به اداره فرهنگ و هنر وقت واگذار شد. این بنای بزرگ، اکنون زیر نظر سازمان میراث فرهنگی جمهوری اسلامی ایران اداره می شود. ساخت ارگ، بین سال های ۱۷۶۶ و ۱۷۶۷ م انجام شد و کریم خان، بهترین معماران زمان خود را جهت ساخت آن بکار گرفت. او همچنین بهترین مصالح را از داخل و خارج کشور تهیه و ساخت بنا را به سرعت تمام کرد. بنای ارگ، ترکیبی از دو معماری مسکونی و نظامی است. بخش درونی ارگ، با ایوان ها و اتاق های نقاشی شده، آب نماها و باغچه ها، از ظرافت خاصی برخوردار است. نمای بیرون این بنا، آجر کاری است و در قسمت لبه های دیوار، جان پناه های بسیار مناسبی جهت دیده بانی و تیراندازی به هنگام جنگ ساخته شده است. ظاهر بنا حتی در محوطه داخلی، تزیین زیادی ندارد و تنها به نمای داخلی اتاق ها محدود می شود.
باغ ارم، باغی تاریخی و زیبا در شمالِ غربی شیراز است و مساحت آن، ۱۱۰۳۸۰ متر مربع و زیر بنای آن، ۱۸۶۹ متر مربع است و شامل چند بنای تاریخی و باغ گیاه شناسی می باشد. تاریخ ساخت و بنیان گذار اولیه باغ ارم، به درستی مشخص نیست. این باغ، در روزگار سلجوقیان و آل اینجو، پا بَر جا بوده است. در زمان قاجاریه، این باغ به مدت ۷۵ سال، به دست سران ایل قشقایی افتاد. در این زمان، عمارتی در این باغ ساخته شد، اما در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار، عمارتی دیگر توسط حسین علی خان نصیرالملک پی ریزی شد که این عمارت تا کنون پا بَر جا است. بنا و سَر دَرِ باغ، از دوره قاجاریه به جای مانده است. در سال ۱۳۴۵ ه.خ، این بنا، به دانشگاه شیراز واگذار شد و اکنون نیز در اختیار این دانشگاه می باشد. دانشگاه شیراز، از این مجموعه تا پیروزی انقلاب اسلامی، به عنوان باشگاه دانشگاه و پس از انقلاب، به عنوان دانشکده حقوق و کتابخانه استفاده می کرد و از سال ۱۳۵۹ ه.خ، به عنوان باغ گیاه شناسی از آن استفاده می شود. شیوه معماری عمارتِ این باغ، به سبک زمان قاجاریه و به تقلید از سبک معماری زندیه است. این عمارت از نظر معماری، نقاشی، کاشی کاری و گچ بری، از شاهکارهای معماری زمان قاجار است که از سه طبقه با تزئینات فراوان تشکیل شده است. اتاق های طبقه زیرین که تقریباً زیرزمین هستند، محلی برای استراحت در روزهای گرم تابستان است. جالب ترین قسمت باغ، خیابانی است که از شرق به غرب، در وسط باغ احداث و در دو طرف آن، درختان سرو کاشته اند و زیبایی خاصی را دارا است. در بالای عمارات باغ ارم، هلالی های زیبایی ساخته اند که در اصطلاح معماران محلی فارس، به آن سنتوری می گویند. این هلالی ها، با کاشی های رنگین و نقش دار ساخته شده و به شیوه کاشی کاری های دوره زندیه و قاجاریه است. به روی این هلالی ها، تصاویری از ناصرالدین شاه قاجار، داستان هایی از فردوسی و نظامی و ادبیات کهن فارسی و قصه های مذهبی، کاشی کاری شده است. در جلوی نمای عمارت اصلی باغ ارم که مشرف بر باغ است، استخر آب نمای بزرگی ساخته شده که تصویر عمارت در آن نمایان می شود. مساحت این استخر، ۳۳۵ متر مربع است. این اثر، در تاریخ ۱۴ بهمن ۱۳۵۳، با شماره ثبت ۱۰۱۳، به عنوان یکی از آثار ملی ایران، و به همراه هشت باغ دیگر ایرانی در تاریخ ۶ تیر ۱۳۹۰، در سی و پنجمین اجلاس کمیته میراث جهانی یونسکو، به ثبت رسیده است.
این بنا، به دستور میرزا حسن علی خان ملقب به نصیرالملک که از اعیان و اشراف شیراز بود، ساخته شد. معماری آن، کار محمد حسن معمار بوده است. مدت ساخت آن، حدود ۱۲ سال و از سال ۱۲۵۵ تا ۱۲۶۷ ه.خ، به طول انجامیده است. مسجد نصیرالملک، از دیدگاه کاشی کاری، ارزنده ترین مسجد ایران و دیدگاه ساختمان سازی به ویژه کاشی کاری و مقرنس، بی مانند است. مساحت آن، ۲۸۹۰ متر مربع و زیر بنای آن، ۲۲۱۶ متر مربع است. در این مسجد، از شیشه های رنگی استفاده شده، به همین علت آن را مسجد صورتی ایران نیز می گویند. حیاط این مسجد، به شکل چهار گوش است و دارای دو ایوان و دو شبستان می باشد. شبستان شرقی، یک شبستان زمستانی بوده که به سمت قبله است و همچنین در هوای بسیار گرم تابستان، می بایست مورد استفاده قرار می گرفت که جهت جلوگیری از تابش مستقیم نور آفتاب و گرم شدن شبستان، طراحی شده است. شبستان غربی، یکی از زیباترین شبستان های مساجد ایران است که با تزیینات کاشی و آجر، با نقاشی هایی از گُل سرخ کار شده بود، اما تعمیراتی در حدود ۷۰ سال قبل روی آن انجام شده بود که کاشی فیروزه ای روی آن را پوشاند. ستون های مسجد نصیرالملک، یکی از زیباترین ستون های اماکن تاریخی شیراز است. بدنه این مسجد، عمدتاً آجر است، اما معمار برای پرهیز از یک نواختی دیوار، کاشی آورده است.
شاه چراغ، آرامگاه میر سید احمد، ملقب به شاه چراغ-پسر ارشد امام موسی کاظم (ع) و برادر امام رضا (ع)-است. این بنا، در دوره اتابکان فارس، در سده ششم هجری قمری ساخته شده است. وی در راه پیوستن به برادر خود به خراسان سفر می کرد که در راه، توسط افراد مأمون-خلیفه عباسی-در شهر شیراز کشته شد. آرامگاه سید میر محمد-برادر سید میر احمد-نیز در نزدیکی شاه چراغ است که به سبک معماری آذری بنا شده است. تا زمان امیر عضد الدوله دیلمی، کسی از مدفن حضرت احمد ابن موسی (ع) اطلاعی نداشت روی قبر را تل گِلی پوشانده بود که در اطراف آن، خانه های متعدد ساخته و مسکن اهالی بود. از جمله پیر زنی در پایین آن تل، خانه ای گِلی داشت و در هر شب جمعه، آخر شب می دید چراغی با روشنایی فراوان در بالای تل خاک می درخشد و تا صبح روشن است. چند شب جمعه مراقب بود روشنایی چراغ همچنان ادامه داشت و پیر زن فکر کرد شاید در این مکان، مقبره یکی از امام زادگان یا اولیاء الله باشد و تصمیم گرفت موضوع را به امیر عضد الدوله بگوید. درباریان که این موضوع را باور نکرده بودند، هر کدام به سلیقه خود چیزی بیان کردند، اما امیر که دلی پاک و بی غرض داشت، اولین شب جمعه به خانه پیر زن آمد، آن جا خوابید و به پیر زن گفت هر وقت چراغ روشن شد، مرا بیدار کن. آخر شب، پیر زن، روشنایی پُر نوری دید و از شدت شوق، بالای سر امیر عضد الدوله آمد و بی اختیار سه مرتبه فریاد زد «شاه! چراغ» و از آن به بعد، به شاه چراغ معروف گردید. امیر بیدار شد و ناگهانی از خواب پریده و چشمش را متوجه سمتی نمود که پیر زن، چراغ را به او نشان می داد و چون علناً و آشکاراً چشمش نور چراغ را دید، در شگفتی عجیب بماند و چون رو به سمت چراغ بر بالای تل بَرآمد، اثری از چراغ ندید و چون به پایین آمد، باز نور چراغ با روشنایی زیاد خود نمایی میکرد، خلاصه این که امیر، شخصی را جهت کاوش در آن منطقه مأمور می کند و غیره. مقبره، فرزند ارشد امام موسی بن جعفر (ع)، حضرت شاه چراغ (ع) پیدا می گردد و به دستور امیر، بر بالای آن جایگاهی ساخته می شود که تا امروز، زیارتگاه عاشقان اهل بیت عصمت و طهارت می باشد. این اثر، در تاریخ ۲۰ خرداد ۱۳۲۱، با شماره ثبت ۳۶۳، به عنوان یکی از آثار ملی ایران، به ثبت رسیده است.
2019 © کلیه حقوق این سایت، متعلق به شرکت ماوا پردازش نوین می باشد.